شعر عاشق

ابیات زیبایی که دوست شان دارم

شعر عاشق

ابیات زیبایی که دوست شان دارم

9

سه شنبه, ۵ آذر ۱۳۹۲، ۰۷:۴۴ ب.ظ

چون شیر عاشقی که به آهوی پرغرور

من عاشقـــم به دیدنت از تپه های دور

من تشنــه ام بـــــــه رد شدنت از قلمرو ام

آهو ! بیا و رد شو از این دشت سوت و کور

رد شو که شهر گل بدهد زیر ردِّ پات

اردیبهشت هدیه بده ضمن ِهر عبور

آواره ی نجـابت چشمان شرجــــی ات

توریستهای نقشه به دست بلوند و بور

هـرگــــــاه حین گپ زدنت خنده می کنی

انگار ذوالفنون زده از اصفهان به شور*

دردی دوا نمی کند از من ترانه هام

من آرزوی وصل تو را می برم به گور

مرجان ! ببخش "داش آکلت" رفت و دم نزد

از آنچـــه رفت بر سر این دل ، دل صبــــــور

تعریف کردم از تــــو ، تــو را چشم می زنند

هان ای غزل ! بسوز که چشم حسود کور

حامد عسکری

* دستگاههای موسیقی و استاد ذوالفنون!

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۲/۰۹/۰۵

نظرات (۱)

۰۶ آذر ۹۲ ، ۱۶:۵۸ علی اکبر قلیچ خانی

خیلی روان است و این خوبست

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی