شعر عاشق

ابیات زیبایی که دوست شان دارم

شعر عاشق

ابیات زیبایی که دوست شان دارم

13

شنبه, ۹ آذر ۱۳۹۲، ۱۱:۴۵ ب.ظ

من به بعضی چهره‌ها چون زود عادت می‌کنم

پیش‌شان سر بر نمی‌آرم، رعایت می‌کنم

هم‌چنان که برگ خشکیده نماند بر درخت

مایه‌ی رنج تو باشم رفع زحمت می‌کنم

این دهانِ باز و چشم بی‌تحرّک را ببخش

آن‌ قدر جذّابیت داری که حیرت می‌کنم

کم اگر با دوستانم می‌نشینم جرم توست

هر کسی را دوست دارم در تو رؤیت می‌کنم

فکر کردی چیست موزون می‌کند شعر مرا؟

در قدم برداشتن‌های تو دقت می‌کنم

یک سلامم را اگر پاسخ بگویی می‌روم

لذتش را با تمام شهر قسمت می‌کنم

ترک افیونی شبیه تو اگر چه مشکل است

روی دوش دیگران یک روز ترکت می‌کنم

توی دنیا هم نشد برزخ که پیدا کردمت

می نشینم تا قیامت با تو صحبت می‌کنم

کاظم بهمنی

* روز محشر هم اگر سوی جهنم بروی

یک نفر ضجّه زنان پشت سرت می‌آید...

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۲/۰۹/۰۹

نظرات (۲)

سلام.
نمیدونم دعاست یا نفرین... اما عاشق تر باشی
پاسخ:

کاش آزادتر از خار بیابان بودیم

خرّم آن باغ که در چنبر دیواری نیست...

در این زمانه حرف ات دعاست رفیق...

شک نکن!

۲۰ بهمن ۹۲ ، ۰۹:۴۸ حمید صحراپور

 روز محشر هم اگر سوی جهنم بروی

یک نفر ضجّه زنان پشت سرت می‌آید...

وای وای

پاسخ:
علی

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی