شعر عاشق

ابیات زیبایی که دوست شان دارم

شعر عاشق

ابیات زیبایی که دوست شان دارم

25

جمعه, ۲۹ آذر ۱۳۹۲، ۱۱:۰۵ ق.ظ

دست و پا بسته و رنجور به چاه افتادن

به از آن است که در دام نگاه افتادن 

سیب شیرین لبت باشد و آدم نخورد؟

تو بهشتی و چه بیم از به گناه افتادن 

لاک پشتانه به دنبال تو می آیم و آه

چه امیدی که پی باد به راه افتادن؟  

آخر قصه ی هر بچه پلنگی این است...

پنجه بر خالی و در حسرت ماه ...افتادن  

با دلی پاک ،دلی مثل پر قو سخت است

سرو کارت به خط و چشم سیاه افتادن 

من همان مهره ی سرباز سفیدم که ازل

قسمتم کرده به سر در پی شاه افتادن 

عشق ابریست که یک سایه ی آبی دارد

سایه اش کاش به دل گاه به گاه افتادن

حامد عسکری

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۲/۰۹/۲۹

نظرات (۱)

۰۵ دی ۹۲ ، ۰۸:۱۱ علی اکبر قلیچ خانی

دست و پا بسته و رنجور به چاه افتادن

به از آن است که در دام نگاه افتادن 

شاعرانه اش بیت اول بود

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی