51
دوشنبه, ۳۰ دی ۱۳۹۲، ۰۹:۳۷ ب.ظ
خبر به دورترین نقطه
جهان برسد
نخواست
او به من خسته ـ بیگمان ـ برسد
شکنجه
بیشتر از این؟ که پیش چشم خودت
کسی که
سهم تو باشد، به دیگران برسد
چه میکنی،
اگر او را که خواستی یک عمر
به
راحتی کسی از راه ناگهان برسد...
رها
کنی برود از دلت جدا باشد
به آنکه
دوستترش داشته، به آن برسد
رها
کنی، بروند و دوتا پرنده شوند
خبر به
دورترین نقطه جهان برسد
گلایهای
نکنی، بغض خویش را بخوری
که هقهق
تو مبادا به گوششان برسد
خدا
کند که ... نه ! نفرین نمیکنم، نکند
به او
که عاشق او بودهام زیان برسد...
نجمه زارع
پن1) نجمه زارع ... خدا بیامرزدش! خوب شاعره ای بود...
پن2) کسی خبر نشد، اصلا کسی چه میدانست
خبر چقدر سر و ساده بود، ما رفتیم...(بی
ربط!)
۹۲/۱۰/۳۰