شعر عاشق

ابیات زیبایی که دوست شان دارم

شعر عاشق

ابیات زیبایی که دوست شان دارم

75

پنجشنبه, ۱۵ اسفند ۱۳۹۲، ۰۱:۴۶ ب.ظ

با کلمات غیر معمول!

دوباره چرخ می‌زنم شبیه یک الکترون

مسافرم و می‌روم دوبی، ونیز، لاهه، بُن

چه حالت شناوری گرفته حرکت زمین

درست مثل بازی ستاره‌های بارسلون

کسی درون دست خود گرفته هر چه داشتیم

و بعد دست می‌زند برای شیرجه بوفون

درست پیش چشم پاپ، درون شعله‌های رم

کباب می‌شود مسیح و دست می‌زند نرون

بریده شد هزار کاج به جرم عید ژانویه

و کنده شد هزار گور کنار خانه‌ی شارون

به کوه یخ رسیده‌ها، نشسته، گوش می‌دهند

زمان غرق تایتانیک به قطعه سِلِن دیون 

شدیم صید تورها و ماهی بلورها

اسیر قوطی و فلز، شبیه ماهیان تن

گریختیم با هم از نگاه بی فروغ هم 

به گوشه‌‌های یک پاساژ به سایه‌های یک مزون

به آیه‌های اسکناس، به کوچه‌های الکلی

به تابلوهای رستوران، به خط روشن نئون

به غرب وحشی قشنگ، به قصه‌های صلح و جنگ

به حقه‌های تام کروز به چهره‌ی آلن دولون

به اعتبار شیخ‌ها دوباره سرکشیده‌ایم

شراب را سبو سبو و نفت را گالن گالن

چقدر خسته‌‌ام از این دو فعل زشت لعنتی

چه سخت بسته‌اندمان به حلقه‌ی بکن نکن

از آسمان فراریم و فکر می‌کنم شبی

مرا ببلعد آخرش شکاف لایه اوزون

رسید روبروی من، دلم دوباره باغ شد 

لبان سرخ و کوچکش که باز شد شبیه غُنـ

ـچه. کُند می‌شود سفر، چه سخت می‌شود عبور

برای آدمی اسیر میان آهن و بتن

از این مسیر پر خطر اگر توهم رسیده‌ای

به بیت سجده دارِ من، ... به نام عشق سجده کن

قاسم صرافان

پ‌ن) استاد اینگونه بازی با کلمات جدید، خدابیامرز نجمه زارع بود...

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۱۲/۱۵

نظرات (۱)

۱۸ اسفند ۹۲ ، ۱۰:۵۶ علی اکبر قلیچ خانی
وقتی فاضل نظری بخوانی و شاعر باشی فکر کنم چنین شعرت بگیرد

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی