شعر عاشق

ابیات زیبایی که دوست شان دارم

شعر عاشق

ابیات زیبایی که دوست شان دارم

88

چهارشنبه, ۲۸ اسفند ۱۳۹۲، ۰۹:۳۳ ق.ظ

خبر رسید که پاییز رو به پایان است

چه دلخوشید؟ که این اول زمستان است!

تو ای خزان زده جنگل، مخوان سرود سرور

صبور باش که فصل درخت سوزان است

نبود و نیست مرا همدمی که این جنگل

نه جنگل است، که انبوه تک درختان است 

چه گریه‌ها که نکردند ابرها تا صبح

به پشت گرمی این غم که ماه پنهان است!

هوای هیچ دلی پرس و جوی دریا نیست

مدار پرسه این جوی‌ها خیابان است

محمد مهدی سیار

پ‌ن) زمین سنگی‌ست، من خوابم نخواهد برد، می‌دانم

ولی بالش نخواهم کرد بالِ پرپر خود را

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی