شعر عاشق

ابیات زیبایی که دوست شان دارم

شعر عاشق

ابیات زیبایی که دوست شان دارم

110(یا علی مددی!)

سه شنبه, ۱۳ خرداد ۱۳۹۳، ۰۹:۵۹ ق.ظ

بالاخره جلد اول پیر پرنیان اندیش تمام شد! این دو تا بد به دلم نشست:

با آن همه نیاز که من داشتم به تو

پرهیز عاشقانه ‌ی من ناگزیر بود

من بارها به سوی تو باز آمدم ولی

هر بار دیر بود.

اینک من و توایم دو تنهای بی نصیب

هر یک جدا گرفته ره سرنوشت خویش

سرگشته در کشاکش طوفان روزگار

گم کرده همچو آدم و حوا بهشت خویش...

سایه

پ‌ن1) دل ز غمهای گلوگیر گره در گره است

سایه آن زمزمه‌ی گریه گشای تو کجاست؟

پ‌ن2) شوخی شوخی رسیدیم به پست 110! یا علی مددی...

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۳/۱۳
امید

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی