شعر عاشق

ابیات زیبایی که دوست شان دارم

شعر عاشق

ابیات زیبایی که دوست شان دارم

۶ مطلب در فروردين ۱۳۹۳ ثبت شده است

ماجرایِ دل به اظهارِ دگر محتاج نیست- گوش اگر باشد، نفس هم ناله‌ی آهسته‌ای است (بیدل)

پ‌ن1) خواب در عهدِ تو در چشم من آید؟ هیهات

عاشقی کارِ سری نیست که بر بالین است! (سعدی)

پ‌ن2) من شور بی‌پایانی بودم، و هیجانی که به مصرف هیچ و پوچ رسید...

من خودم بودم که به غارت تردیدهای طولانی رفتم و دلم همچنان به تجربه هایی خوش است که دهان گور را پر می کند...

پ‌ن3) ترک ششم آلبوم جدید همایون شجریان! اسم ترک هست((چونی بی من))

۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ فروردين ۹۳ ، ۲۲:۴۳
امید

و من معنــی بعضــی شعر ها را دیــر می فهمم

"که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها"

پ‌ن) از قاسم صرافان:

روسری را طرح لبنانی ببندی یا نبندی،
زلف بر صورت بیفشانی، نیفشانی قشنگی

دین من هر چند در دنیای چشمانت فنا شد
لااقل بر زهد بی‌رنگم تو پایانی قشنگی

۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ فروردين ۹۳ ، ۰۶:۰۲
امید

- مثل دریا ناله سر کن در شب طوفان و موج- هیچ چیز از ما نمی ماند مگر فریادها

- نمی‌دانی ندانستن چه طرفه صَرفه‌ای دارد- که شور هیچ دانان است و دور هیچ دانی‌ها

علیرضا قزوه

پ‌ن1) خروس ها همه چون مرغ کُرچ خوابیدند...

پ‌ن2) نمی‌دانم چند بار این موزیک را گوش داده ام و ... ( دانلود )

چند وقتی است نصفه شب از خواب بیدار می‌شوم و هدفون را در می‌آورم و این آهنگ را قطع می کنم و دوباره می‌خوابم!

۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ فروردين ۹۳ ، ۲۳:۲۳
امید

در این دریا، چه می جویند ماهی‌های سرگردان

مرا آزاد می‌خواهی؟ به تنگ خویش برگردان

مرا از خود رها کردی و بال پر زدن دادی

اگر این است آزادی مرا بی بال و پر گردان

دعای زنده ماندن چیست وقتی عشق با ما نیست؟

خداوندا دعای دوستان را بی اثر گردان

من از دنیا به جادوی تو دل خوش کرده ام ای عشق

طلسمی را که بر من بسته بودی، بسته تر گردان

به جای اینکه هیزم بر اجاقی تازه بگذاری

همین خاکستر افسرده را زیر و زبر گردان

من از سرمایه عالم همین یک "قلب" را دارم

اگر چیزی دگر مانده است، آن را هم هدر گردان

در این دوزخ به جز تردید راهی تا حقیقت نیست

مرا در آتش تردیدهایم شعله ور گردان

فاضل نظری

پ‌ن) نه حرف عقل بزن با کسی نه لاف جنون

که هر کجا خبری هست ادعایی نیست...

۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ فروردين ۹۳ ، ۲۱:۲۶
امید

پاییز، سهم حنجره ی من، تو سعی کن

 

باشد پرنده! کوچ بکن سمت خانه ات

هر چند سخت می گذرد با بهانه ات

آن جا امیدوارم از آواز پر شوی

موسیقی و غزل بشود آب و دانه ات

خوش بگذرد طراوت ییلاق و بشکفد

در چشم برفگیر اهالی جوانه ات

حالا برو به خاطر آسوده، در دلم

تا بازگشت، جای کسی نیست لانه ات

پاییز، سهم حنجره ی من، تو سعی کن

سرشار از بهار بماند ترانه ات

من یک مترسکم که به دوشم ... خدا کند،

خوشبختی هما بنشیند به شانه ات

نگذار در خشونت مردانه حل شود

رفتار مینیاتوری دخترانه ات

من می روم صدا شوم و زندگی کنم

در بیت بیت هر غزل عاشقانه ات

مهدی فرجی

پ‌ن) نگذار در خشونت مردانه حل شود...رفتار مینیاتوری دخترانه ات

۱ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۷ فروردين ۹۳ ، ۰۰:۲۷
امید

دست آن کودک که ول شد
در شلوغی خیابان‌ها
طعم آن دستم...

پ‌ن1) خدا نیاورد برای کسی. دل آدم اگر در بهار هوای پائیز کند...

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ فروردين ۹۳ ، ۲۲:۳۷
امید