شعر عاشق

ابیات زیبایی که دوست شان دارم

شعر عاشق

ابیات زیبایی که دوست شان دارم

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «میلاد عرفان پور» ثبت شده است

چند رباعی که خیلی لذت بردم از خواندنشان:

پایم به زمین است- ولی آزادم

فریادم، اگر چه لال مادر زادم

هر چیز گرفتم، به خدا پس دادم

صندوقچه‌ی کمیته‌ی امدادم

***

این کیست که با این همه غم می‌خندد؟

زخمی شده... باز دم به دم می‌خندد

در مرگ چه رازیست که این کهنه درخت

با هر تبری که می‌زنم ، می‌خندد؟!

***

از دوزخ تن بهشت را باور کن

با آتش دوستی لبت را تر کن

مانند تنور باش و در خدمت خلق

با سوخته‌های نان، شبت را سرکن

***

آواره‌ی شامیم، سهیلی بفرست

سلمانی، بوذری، کمیلی بفرست

آتشکده ها دوباره روشن شده‌اند

باران کاری نکرد، سِیلی بفرست

***

من از باران و آتش جامه دارم
دلی خونین در این هنگامه دارم
مرا شمس آنچنان از خود جدا کرد
که شش دفتر فقط نی نامه دارم!

***

اینجا فوران زندگی...آنجا مرگ
مانده است در انتظار انسان ها مرگ
»
یک روز به دیدار شما می آیم«
این نامه برای زنده ها
                           امضا: مرگ

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ اسفند ۹۲ ، ۱۸:۰۸
امید