66
چهارشنبه, ۳۰ بهمن ۱۳۹۲، ۱۰:۱۰ ب.ظ
بعد
از تو سرد و خسته و ساکت تمام روز...
با صد بهانهی متفاوت تمام رو...
هی فکر میکنم به تو و خیره میشود
چشمم به چند نقطهی ثابت تمام روز
زردند گونههای من و خاک میخورد
آیینه روی میز توالت تمام روز
در این اتاق، بعدِ تو تکرار میشود
یک سینمای مبهم و صامت تمام روز
گهگاه میزند به سرم درد دل کنم
با یک نوار خالیِ کاست تمام روز
«من» بی «تو» مردهای متحرّک تمام شب...
«من» بی «تو» سرد و خسته و ساکت تمام روز...
نجمه زارع
۹۲/۱۱/۳۰
مرحومه انگار خاطراتش را شعر می کرد اشعارش خیلی امروزی و دخترانه بود ،خداش بیامرزاد که اگر زنده بود شعرهای زنانگیش را اجازه چاپ نمی دادند...