2
يكشنبه, ۱۲ آبان ۱۳۹۲، ۰۸:۱۱ ب.ظ
دیدن و شنیدنم که بی حس شده است
تنگ است دلم شبیه خس خس شده است
دیگر چه کسی دوا کند درد مرا
از بخت بدم طرف مهندس شده است
ای ماه زلال برکه، ای شاه پری
که از غزل نگفته هم تازه تری
هر هفته فقط سه شنبه ها می آیی
دانشکده را به هم بریزی و بری
شب دلواپسی ها هرقدر بی ماه تر بهتر
که شاعر در شب موهای تو گمراه تر بهتر
برای شانه های شهر متروکی شبیه من
تکانهای گسل یکدفعه و ناگاه تر بهتر
چه فرقی می کند من چند سر قلیان عوض کردم ؟
برای قهوه چی ها مرد خاطر خواه تر بهتر
ندانستی که روی بیت بیتش وزن کم کردم
نوشتی شعرهایت شادتر کم آه تر بهتر
نه اینکه قافیه کم بود نه ! در فصل تابستان
غزل هم مثل دامن هرقدر کوتاه تر بهتر
اینها هم قاطی پاتی است! بعضی مال حامد عسکری عزیز است...
۹۲/۰۸/۱۲