شعر عاشق

ابیات زیبایی که دوست شان دارم

شعر عاشق

ابیات زیبایی که دوست شان دارم

۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سید حسن حسینی» ثبت شده است

پیش نوشت!: حوصله‌دار تر از الان که بودم دفترچه‌ای برداشتم و تویش شعرهای قشنگی که می‌خواندم را می‌نوشتم.

آن دفترچه پر شد و یکی دو تا دیگر هم پر شد.

امروز سراغ آن قدیمی رقته بودم. غلظت شعرهای سید حسن و قیصر و فاضل در آن خیلی زیاد بود. خیلی از اینها شعر خواندم.

چیزی نیستم که بخواهم بگویم به فلانی مدیونم و از این حرفها...

اما سید حسن حسینی، بی شک به خاطر نگاهی که به زندگی داشت، من را مدیون خود کرد.

این شعر را هم همان4-5 سال پیش توی آن دفترچه نوشته بودم.

چند روز پیش سالگرد فوت این مرد بود. روحش شاد...

 

بدون استراحت

رسیدن به نیمه‌ی دوم زندگی

و دویدنِ بی انقطاع             برای چیرگی بر خویش

و مرگ                دروازه‌ای که همیشه باز است

در زمینی که به تمامی

عرصه خطاست

و تو

توپی که کاشته میشوی

و ضربه پای فراموشی

وفرود                  آن سوی ناکجای خاموشی

کنار خط قیامت

کسی در سوت خویش می‌دمد

و بالهایش را چنان تکان می‌دهد         که تماشاچیان را باد میبرد!

*

پایان بازی "رفت"!

مسیحا

پ‌ن1)... به من گوش کن

            بازی از نیمه گذشته

اما هنوز

آغاز نگشته است...

پ‌ن2) شرمنده که طولانی شد.

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ ارديبهشت ۹۳ ، ۲۲:۰۶
امید

شاهد مرگ غم انگیز بهارم چه کنم

ابر دلتنگم، اگر زار نبارم چه کنم

نیست از هیچ طرف راه برون شد ز شبم

زلف افشان تو گردیده حصارم چه کنم

از ازل ایل و تبارم همه عاشق بودند

سخت دلبسته ی این ایل و تبارم چه کنم

من کزین فاصله غارت شده ی چشم توام

چون به دیدار تو افتد سرو کارم چه کنم

یک به یک با مژه هایت دل من مشغول است

میله های قفسم را نشمارم چه کنم

مسیحا

بی ربط: یا بساز و دونه دونه مرگ برگاتو ببین

یا بسوز و جنگلی رو شعله ور کن با خودت....

۰ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۷ بهمن ۹۲ ، ۰۹:۲۴
امید

فراوانی است و فراوانی است

به هر مرغ، چندین قفس می‌رسد...

پ‌ن) این روزها که توی خیابان ها قدم میزنم این شعر را زیر لب زمزمه می کنم...

۱ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۶ دی ۹۲ ، ۱۶:۴۱
امید

خفاش سان پریدن، در تیرگی چه حاصل؟

همچون شهاب باید، شب را شکسته مردن

هنگام مرگ، یاران! چشم مرا مبندید

در دین ما حرام است، با چشم بسته مردن...

سیدحسن حسینی

بی ربط: غم غربت اومده دخیل ببنده به دلم

به خیالش دل من پنجره ی فولاده!

۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ دی ۹۲ ، ۰۸:۴۱
امید

متن کامل سفرنامه راقم این سطور از اروپای مدرن: تعجب، تفکر، تنفر!

سید حسن حسینی

۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ دی ۹۲ ، ۱۰:۵۹
امید

من معمولا با دیدن یک میمون به یاد داروین نمی‌افتم، به یاد طرفداران او می‌افتم!

سید حسن حسینی

۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ دی ۹۲ ، ۱۰:۵۹
امید

اگر یک مومن واقعی و باسواد باشی، خواندن کتابهای ماتریالیستی می‌تواند گوشه ای از تفریحات سالم تو باشد!

سید حسن حسینی

۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ دی ۹۲ ، ۱۳:۲۵
امید

خسته‌ام از آرزوها، آرزوهای شعاری
شوق پرواز مجازی، بالهای استعاری
لحظه‌های کاغذی را روز و شب تکرار کردن
خاطرات بایگانی، زندگیهای اداری...

۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ دی ۹۲ ، ۰۹:۵۴
امید

تک بیت قفسی...

- خود فریبی عادت ما گشت ورنه آگهیم

بال کوبیدن به دیوار قفس پرواز نیست

- دلتنگ‌ترین منظره در عالم پرواز

مرغی است که در کنج قفس بال گشوده است

- گرچه بی رحمی محض است، ولی می‌گویم

هر نفس در قفسم جای تو خالی‌ست، بیا...

- درس ما در هفت روز زندگی این بودو بس

زنگ اول بی‌پناهی، زنگ دوم بی‌کسی

- از پشت میله ها به تماشای من بیا

لبخند راه راه مرا در قفس ببین!

- از مرغ قفس زاد بپرسید که گوید:

در دام صفایی است که در دشت و دمن نیست!

- دور کن از خویشم ای صیّاد، زیرا کس ندید

در قفس از بلبل بی‌جان نگهداری کنند!

پ‌ن1) فاتحه ای بفرستید برای سید حسن حسینی عزیز...

پ‌ن2) حواسم را پرت می‌کنمباز هم کنار تو به زمین می‌افتد

۴ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ دی ۹۲ ، ۰۹:۱۳
امید