شعر عاشق

ابیات زیبایی که دوست شان دارم

شعر عاشق

ابیات زیبایی که دوست شان دارم

22

پنجشنبه, ۲۸ آذر ۱۳۹۲، ۱۰:۰۶ ق.ظ

یک سری تک بیت:

- سگ باش و هرزه گرد و مخواه این مُشعبدان

در سیرک های هر شبه شیر نرت کنند

- شعری مباش ورد زبان مرفهان

شعری بشو که دربه‌دران از برت کنند...

- حال من خوب است مثل حال گل

حال گل در دست چنگیز مغول...

- تو دو شانه داری و اندوه انبوه مرا

فرش پانصد شانه ی تبریز هم باشد کم است

- خودکشی کردن و از زخم خودی جان دادن

آخر قصه ی عاشق شدن عقربهاست

- ما را برای شعله بودن آفریدند

گفتم که جنگل زاده ام... کبریت لطفا!

- با سایه تو را نمی پسندم

عشق است و هزار بد گمانی...

- تو را از من جدا کردند هر باری به ترفندی

یکی با خنده تلخش یکی با برق چاقویش

قضاوت می کند تاریخ بین خان ده با من

که از من شعر می ماند و از او باغ گردویش

رعیت زاده بودم دخترش را خان نداد و من

هزاران زخم در دل داشتم این زخم هم رویش

دو تا هم طنز!

- پیرهن چاک و غزلخوان و صراحی در دست

گشت ارشاد اگر سر برسد... بدبختیم!

- ما در پیاله عکس رخ یار دیده ایم

با عینک سه بعدی سامسونگ البته...!

پ ن) شاعران مختلف اند. دیروز که شعر می خواندم اینها را یادداشت کردم!

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۲/۰۹/۲۸
امید

نظرات (۳)

۲۹ آذر ۹۲ ، ۱۷:۱۵ علی اکبر قلیچ خانی
خودکشی کردن و از زخم خودی جان دادن

آخر قصه ی عاشق شدن عقربهاست . همه اش قشنگ بود این بیشتر

پاسخ:
...
۰۸ دی ۹۲ ، ۱۲:۰۶ محمد تقی عسکری رکن آبادی

شعراتم قشنگه پسر

مراقب خودت باش!!!

پاسخ:
خودمم قشنگم!!!
۲۰ بهمن ۹۲ ، ۱۰:۰۰ حمید صحراپور
وای نمیدونم درباره کدومش نظر بدم

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی