109
يكشنبه, ۱۱ خرداد ۱۳۹۳، ۱۱:۱۵ ق.ظ
تو شور زیستنی، بی منی و من بیتو
اسیر فترت این روزهای بیهدهام
هزار بار به بیهودگی رسیدم و باز
فریب داد فلک با هزار شعبدهام
شکست بغض هوا، جشن زیر باران ماند
نه بوی عود که من دود آتش سدهام
اگر اسیر اگر آزاد نغمهام اینست
مخوان به پردهی خوشخوانیام که بد بدهام
پن1) به قامتم چو ردای قلندری زیباست
چرا به تن نکنم؟ من از همان ردهام
پن2) چه سرنوشت غمانگیزی که کرم کوچک ابریشم
تمام عمر قفس میبافت ولی به فکر پریدن بود
۹۳/۰۳/۱۱